یهنکتهلطیف!
سلام!
خوبید؟نیستید!به قول یه مسافر دیگه ...اصلاًخودتون برید ببینیدچی میگه؟؟ چه میدونم بابا!توی این محیط مجازی نمیشه هیچ انتظاری داشت که.فقط شما بدونید که به قول عطش:لذت وبلاگ نویسی تو خوندن نظرات شماست .پس بذارید ما هم لذت ببریم دیگه.
اومدم برای چند تا چیز که به نظرم بیربط هستند.ولی لازمند.
1.پست بعدیم انشاءالله خیلی جالبه.برای من که...هروقت بخونید حرف من رو هم تایید میکنید.
2.دیروز توی خیابون بساط یه دست فروش رو دیدم.هرچی نگا ه کردم نفهمیدم چی به چیه؟ تا چشمم به کاغذی افتاد که همون کنار بود:مهره ی مار.به شرط امتحان و حرکت!
من که نفهمیدم منظورش چیه؟ولی هرکی میدونه چه خبره به منم یه ندا بده!
3.هفتهی پیش دکتر رحیم پور(همیشه از جسارت ایشون در حرف زدن خوشم اومده)یه سخنرانی در مورد حجاب داشتند.یه نکتهی خیلی قشنگ گفتند که هر چی با خودم کلنجار رفتم نتونستم براتون نگم!
قرآن در مورد حجاب چشم میفرمایند:یغضوا من ابصارهم .حالا این به معنی غض بصر است .نه!غمض بصر.غمض بصر یعنی اینکه اصلاًنگاه نکنی!ولی غض بصر یعنی نگاه مکرر و معنی دار.
آخرش چی؟نگاه بکن!ولی همون جوری که گفته شد.